5- اصل عدالتخواهي و ظلمستيزي :
فطرت بيدار آدمي عدالتخواه و ظلم ستيز است و انسان زنده نميتواند نسبت به بيعدالتي و ستمگري سكوت كند و دم برنياورد. از اين روست كه فرياد عدالتخواهي و ظلم ستيزي حسين(ع) پيوسته شنيده ميشود:
«الا ترون ان الحق لا يعمل به و ان الباطل لايتناهي عنه؟»[17]
آيا نميبينيد كه به حق عمل نميشود و از باطل دوري نميشود.
عدالتخواهي و ظلمستيزي از برجستهترين وجوه مكتب حسين(ع) است، چنانكه حسين(ع) از ابتداي نهضت خويش تا گاه شهادت آن را مطرح مينمود و بدان دعوت ميكرد.
6- اصل حفظ حدود الهي و مرزباني :
مشي و منش امام حسين(ع) در جريان نهضت و در سختترين اوضاع و احوال گوياي اين حقيقت است كه حفظ حدود و حريمهاي الهي و مرزباني براي او از هر چيز مهمتر بوده است و اساساً امام حسين(ع) براي اين به پا خاست كه حدود الهي زيرپا گذاشته شده بود و حرمت مردمان دريده شده بود و حقوق انسانها پايمال گشته بود. چنانكه خود فرمود:
«الا و ان هولاء و قدلزموا طاعه الشيطان و تركوا الرحمان، واظهر والفساد و عطلوا الحدود واستأثروا بالفيء. واحلوا حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غير»[18]
مردم! آگاه باشيد كه اينان (امويان) پيروي از شيطان را بر خود واجب نموده و اطاعت خدا را ترك كردهاند و فساد را ترويج نموده و حدود الهي را تعطيل كردهاند، و اموال عمومي را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال نموده و حلال را حرام ساختهاند، و من شايستهترين كسي هستم كه اين وضع را تغيير دهم.
همچنين آن حضرت در نخستين خطبه خود در سرزمين كربلا، مردم را بدين امر توجه داد كه نسبت به پايمال شدن حقوق و برپاشدن باطل و لگدمال شدن حرمتهاي انساني و شكستهشدن مرزهاي اخلاقي و بيارزش كردن دينداري چشم بگشايند؛ و نسبت به اين دگرگوني ها بيتفاوت و متساهل نگردند؛ و از خود غيرت نشان داده و در برابر اوضاع پيشآمده ايستادگي نمايند.
لذا تأكيد در مكتب حسين بر اين است كه انسانها مرزبان شوند و حريمها را پاس بدارند و با حفظ حدود سير نمايند. زيرا نقض و حريم انساني و حدود الهي ميتواند منشأ همه پستيها و تباهي ها گردد.
7- اصل بينايي و بيداردلي :
زندگي ودينداري در مكتب حسين(ع) بر پاية بينايي و بيداردلي است و حسن(ع) پيوسته بر اين امر تأكيد كرده و تلاش نموده تا پيروانش به روشنبيني دست يابند و براساس بينايي عمل كنند. آن حضرت در دعايي والا چنين فرموده است:
(اللهم) اجعل علي البصيره مدرجتي، و علي الهدايه محجتي، و علي الرشاد مسلكي، حتي تنيلني و تنيل بي امنيتي، و تحل بي علي ما به اردتني و له خلقتني و اليه آويتني»[19]
خدايا حركتم را براساس بينايي و راهم را با هدايت و روش و طريقهام را قرين رشد و تعالي قرار ده تا مرا به مقصد نائل گرداني. و ديگران را بوسيلة من به مقصد برساني و مرا در آنچه تو خواهان آني و به جهت آن مرا آفريدهاي و بدان سوي پناه دادهاي، وارد نمايي.
بنابراين مكتب حسين مكتبي است براي گشودن ديدهها ودلها و سير به سوي بينايي و بيداردلي و تربيت انسانهاي رباني و همه چيز آن در اين جهت است به بيان امام حسين(ع): «درايه العلم لقاح المعرفه»[20]
علم براي باروري معرفت است.